افزایش میزان خشونت خانگی در طبقات پایین و زحمتکش جامعه
تاریخ انتشار: ۳ مهر ۱۳۹۶ | کد خبر: ۱۴۸۴۲۳۰۶
جامعه>آسیبها - ایلنا نوشت: یک جامعهشناس گفت: طبق مطالعات انجام شده هرچقدر از طبقات مرفه اقتصادی به سمت طبقات پایین و زحمتکشان جامعه برویم، میزان خشونت خانوادگی افزایش پیدا میکند که بخشی از این خشونتها قطعاً ناشی از شرایط بد اقتصادی است.
سید حسین حسینی (جامعه شناس) در رابطه با آخرین آمار خشونت علیه کودکان که طی آن اعلام شده در سال گذشته ۸۶ درصد کودک آزاریها توسط والدین و ۶۰ درصد آن توسط پدر صورت گرفته است، بیان داشت: خشونت در یک جامعه اشکال مختلفی دارد و در مکانهای متفاوتی نیز صورت میگیرد.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
وی با اشاره به افزایش خشونت در جامعه افزود: جامعه ما خشن شده است.طبق گفتههای وزیر بهداشت دومین علت مرگ و میر اورژانسی بعد از حمل و نقل جادهای و شهری نزاعها و خشونت است. یعنی با وجود اینکه در کشور ما برخلاف سایر کشورها حمل سلاح گرم و سرد غیرقانونی است، اما با توجه به آمارها میزان خشونت بالا است تا جایی که یکی از دلایل مرگ افراد به صورت اورژانسی درگیریهای شهری و به خصوص در کلانشهرهاست. پس باید به این بپردازیم که چرا جامعه خشنی هستیم که این خشونت در محیطهای خانوادگی نیز خود را بروز میدهد.
خشونت در مناطق حاشیهنشین بیشتر است
حسینی گفت: باید مسئله را بررسی کرد که در چه خانوادههایی کودکان مورد آزار و اذیت قرار میگیرند. به طور مثال زنان و کودکان در خانوادههای حاشیهنشین و خانوادههایی که سطح سواد آکادمیک آنها پایین است و از درآمدهای پایینتری برخوردار هستند، بیشتر در معرض این آسیبها و خشونتها قرار دارند. زمانی که منع قانونی شدیدی برای آزار کودک از جانب پدر وجود نداشته باشد و کمترین خشونت مثل اردنگی زدن توسط پدر نیز منع قانونی ندارد، این طرز تلقی باعث میشود که در بسیاری از طبقات جامعه خشونت علیه کودکان بیشتر رواج پیدا کند.
وی افزود: وقتی که به عوامل به وجود آوردنده اینگونه رفتارها بپردازیم متوجه میشویم در جامعهای که کودکان در اختیار والدین هستند و به نوعی والدین صاحب کودک هستند ممکن است هرگونه استثماری از طرف والدین وجود داشته باشد. از طرفی هنوز جامعه توسعه یافتهای نیستیم که سازمانهای حمایتی از زنان و کودکان به شکلی قوی فعالیت کند یعنی همچنان این سازمانها را آنطور که باید نپذیرفتهایم. در جامعهای که مشکلات کار، ترافیک و به هم ریختگی نان آور خانواده به شکل ملموسی وجود دارد و ناامنی اقتصادی، اعتیاد مردان بخشی از این خانوادهها به این مسئله دامن زده است و امکانی فراهم کرده است که در کنار پتانسیلهای فرهنگی شاهد خشونت نسبت به کودکان و محیط خانوادگی باشیم.
بخشی از خشونتها ناشی از شرایط بد اقتصادی است
حسینی در پاسخ به این سوال که شرایط بد اقتصادی تا چه میزان در بروز خشونتهای خانگی به خصوص توسط پدر خانواده تاثیرگذار است، بیان داشت: طبق مطالعات هرچقدر از طبقات مرفه اقتصادی به سمت طبقات پایین و زحمتکشان جامعه برویم میزان خشونت خانوادگی افزایش پیدا میکند. بخشی از این خشونتها قطعاً ناشی از شرایط بد اقتصادی است.
وی ادامه داد: مطابق قانون مدنی ایران مرد به عنوان همسر و پدر نانآور خانواده است. زمانی که قانون مدنی چنین وظیفهای را فقط مختص به یک مرد میداند اگر امکانات مناسب را برای مرد فراهم نکند در واقع همه فشار و بحرانهای اقتصادی روی دوش پدر است. این در جایی بروز پیدا میکند و معمولاً خشونت جایی اعمال میشود که افراد در دسترس و ضعیفتر از ما باشند. مثلاً اگر فردی در خیابان از خود خشونت بروز دهد ممکن است با برخورد فیزیکی طرف مقابل مواجه شود، اما این فرد در خانه این کار را انجام میدهد و عکسالعملی نیز از طرف همسر و فرزند خود دریافت نمیکند.
حسینی در پاسخ به این سوال که آیا لایحه حمایت از حقوق کودک و نوجوان و تبدیل آن به قانون عامل بازدارنده برای اینگونه خشونتها علیه کودکان است یا خیر بیان داشت: این تجربیاتی است که دنیای توسعه یافته پشت سر گذاشته است و ما نمیتوانیم منکر این مسائل باشیم. خشونت در این کشورها برچیده نشده است، اما کنترل شده و به حداقل رسیده است چه در صحنه عام اجتماعی و چه در محیطهای خانوادگی. به طور مثال در بلژیک و برخی کشورها خانههایی امن برای زنان در نظر گرفته شده است که مورد خشونت واقع میشوند. یعنی نهادی مدنی ایجاد شده است برای زنانی که شب مورد خشونت همسران خود قرار میگیرند. این نهادها به محض تماس زنان در محل حضور پیدا میکنند و این زنان را به این نقاط امن منتقل میکنند. سپس صبح روز بعد وکلای این نهادها به این زنان برای مراجعه به دادگاه و مراحل قانونی سرویسدهی میکنند و در پی استیفای حقوق زنان قدم برمیدارند.
مدارس فاقد رفتارهای حمایتی از کودکان هستند
وی افزود: در کودکان نیز رفتارهای حمایتی بسیاری صورت میگیرد زمانی که یک دانشآموز فرانسوی به مدرسه میرود یک دفترچه تکالیف توسط مدرسه به کودک داده میشود و دو شماره تلفنی که در صفحه اول نوشته شده است که برای آگاهی دانشآموز و نحوه تماس گرفتن او در زمان بحران است. یعنی به دانشآموز آموزش میدهند که اگر در خانه مورد خشونت واقع شد چطور با این شمارهها تماس بگیرد به معنای دقیقتر فاصله زمانی بروز بحران تا فردای حادثه که مثلاً دانشآموز به مدرسه مراجعه کند و بعد مسئولان مدرسه را در جریان قرار بدهد را کوتاه کردهاند؛ یعنی کودک به محض اینکه مورد هر نوع خشونتی چه جنسی و چه جسمی واقع شد میتواند تقاضای کمک کند.
حسینی خاطرنشان کرد: همین کارها موجب میشود که برای پدر و مادر بازدارندگی ایجاد شود و همین مسئله موجب میشود که حتی معلمها هم در مدرسه نتوانند خشونت فیزیکی و یا کلامی را نسبت به دانشآموزان اعمال کنند. پس میتوان این کارها را انجام داد. قانونی وجود ندارد که در کشور چنین بازدارندگی ایجاد کند زمانی هم که قرار است قانون وضع شود با توجه به نگاهی که به انسان، خانواده و اعضای آن وجود دارد مانع وضع قوانین میشویم.
۴۲۴۲
کلید واژهها : خشونت علیه زنان - خشونت -منبع: خبرآنلاین
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۱۴۸۴۲۳۰۶ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
قرایی مقدم، جامعه شناس: فرهنگ و ارزشهای فرهنگی به طور غیرمستقیم ترویج پیدا میکند/ نمیتوانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید
پایگاه خبری جماران: یک استاد جامعهشناسی با تأکید بر اینکه نسل جوان امروز مرحله سنتخواهی را پشت سر گذاشته است، گفت: ما مقصر هستیم که جوانان را ایرانی بار نیاوردهایم. من معتقدم جوانان ما مذهبی هستند و برهنه به خیابان نمیروند؛ برای اینکه وقتی متولد میشوند در گوش آنها اذان میگوییم و نام آنها را نام ائمه اطهار(ع) میگذاریم. چه کسی به عزاداری دهه عاشورا میآید؟ همین جوانان میآیند. بنابراین، من معتقد نیستم که جوانان ما مثل دختران خارجی بیطهارت هستند. البته فضای مجازی تأثیر گذاشته اما میتوانید از طریق برنامههای تلویزیون و بزرگداشت میراث ملی و میهنی تبلیغات بیگانگان را خنثی کنید.
مشروح گفتوگوی خبرنگار جماران با امانالله قرایی مقدم را در ادامه میخوانید:
تحلیل شما به عنوان استاد جامعه شناسی در خصوص برخورد انتظامی با پدیدههای اجتماعی چیست؟ فرمانده انتظامی کشور در سخنرانیهای مختلف تأکید کرده که موضوع حجاب را فرهنگی و اجتماعی میبینیم، نظر شما در این خصوص چیست؟
هم فرهنگ مال جامعه است و هم جامعه مال فرهنگ است. یعنی همه چیز از فرهنگ است و به فرهنگ بر میگردد؛ اما فرهنگ را جامعه به وجود میآورد. لذا این حرف درست هست ولی منظورشان این است که فرهنگ جزء ارزشهای دینی و اعتقادی است. دین از فرهنگ جدا نیست؛ دین، اعتقادات و باورها اصل فرهنگ است. یعنی ارزشها و هنجارهای فرهنگی همه چیز جامعه است اما همان طوری که در کتاب «انسانشناسی فرهنگی» نوشتهام، این فرهنگ به تناسب زمان و مکان تغییر میکند. یعنی فرهنگ سالم نیست و متحول میشود.
ارزشهای فرهنگی «لایتغیر» نیستند
امروز بسیاری از ارزشها و هنجارهای فرهنگی و حتی اعتقادی ما عوض شده است. البته فکر نکنید که ما ارزشها و باورهای سنتی را نداریم؛ داریم، ولی کمرنگتر شده است. بنابراین اینکه بگوییم ارزشهای فرهنگی «لایتغیر» هستند، درست نیست. برای اینکه جامعه نشان داده تمام فرهنگها نشان دادهاند که بسیاری از ارزشها و هنجارهای فرهنگی و اعتقادی به تناسب زمان و مکان تغییر کرده است. بنابراین اگر منظورشان این است که تغییر نمیکند یا خط قرمز است و ما از آن نمیگذریم، از نظر علمی درست نیست.
چنانچه در زندگی اجتماعی ما میبینید بسیاری از هنجارها و رفتارها، باورها، آداب و رسوم و سنتهای مردم تغییر پیدا کرده است. به همین دلیل بنده معتقدم که مسأله حجاب تغییر خواهد کرد و ما هم ناچار هستیم که بپذیریم. یعنی با توجه به تغییرات و تحولات اجتماعی که هر لحظه صورت میگیرد، به خصوص در جهان امروز که فضای مجازی، اینترنت، ماهوارهها، دوستان و همسالان، محل زندگی و سایر موارد به شدت تأثیرگذار هستند.
نسل جوان امروز مرحله سنتخواهی را پشت سر گذاشته است
امروز به قول مارشال مکلوهان جامعهشناس ارتباطات جمعی و هارولد لاسول آمریکایی، دیواری وجود ندارد و دیوارها فروریخته است. بنابراین، بنده معتقدم که نسل جوان امروز به قول دیوید رایزمن، مرحله سنتخواهی را پشت سر گذاشته است. یعنی امروز دیگر جوانان ما سنتخواه و سنتطلب نیستند و به همه چیز پشت پا زدهاند. به خصوص نسل دهه هشتادیها مرحله سنتخواهی را پشت سر گذاشته و خودمختار و خردگرا شده؛ یعنی از عقل، دانش، فهم و درک خودشان پیروی میکنند.
بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز میشود
اگر هرکسی از عقل و دانش خودش پیروی کند و سنتها را کنار بگذارد، باعث هرج و مرج در جامعه نمیشود؟
سؤال شما باید این باشد که ما برای اینکه ارزشها و هنجارهای فرهنگی، ملی و میهنی را انجام بدهیم، چه کار کردهایم؟ مسأله این است که جوان کجا دیده تاریخ باستانی او چیست؟ شما نسل دهه شصتی یا هفتادی هستید و دیگر نسل دهههای 40 و 50 نیستید. آمریکا از طریق فیلم و سریال و کارتون جوانانش را آمریکایی بار میآورد. جوان آمریکایی پرچم آمریکا را بزرگتر میبیند. من 19 خرداد 1380 در روزنامه آفتاب یزد نوشتم که «بیگانگی با فرهنگ ملی از کودکستان آغاز میشود».
ما مقصر هستیم که جوانان را ایرانی بار نیاوردهایم
یعنی نگاه شما این است که مسائل اجتماعی را باید بلندمدت و از دوران کودکی ببینید و معتقدید که با طرحهای کوتاهمدت نمیتوان مسائل اجتماعی را حل کرد؟
15 اردیبهشت 82 در روزنامه جامعه نوشتم که «جوانان با پوشش خود فریاد میزنند». 13 آبان 95 در صفحه اول آفتاب یزد نوشتم که «زنگها برای که به صدا در میآیند؟» ما مقصر هستیم که جوانان را ایرانی بار نیاوردهایم. من معتقدم جوانان ما مذهبی هستند و برهنه به خیابان نمیروند؛ برای اینکه وقتی متولد میشوند در گوش آنها اذان میگوییم و نام آنها را نام ائمه اطهار(ع) میگذاریم. چه کسی به عزاداری دهه عاشورا میآید؟ همین جوانان میآیند. بنابراین من معتقد نیستم که جوانان ما مثل دختران خارجی بیطهارت هستند. البته فضای مجازی تأثیر گذاشته اما میتوانید از طریق برنامههای تلویزیون و بزرگداشت میراث ملی و میهنی تبلیغات بیگانگان را خنثی کنید.
ما باید فرهنگ را به جوانان منتقل میکردیم. اما از خودتان سؤال کنید که رادیو و تلویزیون شما چه کار کرده است؟ جوان باید ببیند و حس کند که ائمه اطهار(ع) در زندگی چه کار کردهاند. شما این را ترویج نکردهاید و حالا میخواهید با اجبار بگویید که حجاب را رعایت کنند. نظر مقام معظم رهبری هم این است که با مماشات و آرامش با این قضیه برخورد کرد؛ رفتارهای سلبی جامعه را ناراحت میکند.
امروز خوشبختانه مقام معظم رهبری کلمه «ایران» را بیشتر به کار میبرند؛ اینها خیلی مهم است. مسأله این است که شما نمیتوانید جلوی فضای مجازی را بگیرید. البته تربیت پدر و مادر و اعتقادات و باورهای دینی نقش بسیار زیادی دارد. من به دانشجویان سر کلاس میگویم مادری که لاک ناخن بزند، معلوم است که دخترش هم میزند.
تقریبا یکی دو سال پس از پیروزی انقلاب بحث حجاب شروع شد و در مقاطع مختلف هم طرحهایی نظیر گشت ارشاد اجرا شده ولی نتیجه آن را در خیابانها میبینیم. به نظر شما این نوع اقدامات نتیجه مطلوبی در پی خواهد داشت؟
در طول زمان انسان به پوشش در آمده و کمکم لباس نشانه شخصیت و مقام شده است. ما باید از طریق رسانهها و رادیو و تلویزیون فرهنگسازی کنیم؛ نه با زور و سرنیزه.
یک آدم نادان حوادث سال 1401 را به وجود آورد
به نظر میرسد که پس از اعتراضات سال 1401 عدم التزام به مسأله حجاب بیشتر به چشم میخورد. آیا شما این فرضیه را قبول دارید؟
کاملا قبول دارم. چون به قول جامعهشناسان هر عملی عکسالعملی دارد. یعنی وقتی با جامعه برخورد کنید، جامعه به شما جواب میدهد. یک آدم نادان حوادث سال 1401 را به وجود آورد؛ که نمیدانست حجاب کردستان آن طور است. الآن دختران و زنانی که در شمال شالی میکارند یا جمع میکنند، آن طوری حجاب دارند؟! حجاب این طور نیست که همه جا را با یک چوب برانیم. ما باید بدانیم که حجاب مکانی و زمانی است و هر جایی یک نوع حجاب دارد. زن مازندرانی چادرش را به کمرش میبندد و شالی میکارد یا درو میکند.
باید مماشات کنیم
ما باید مماشات کنیم. جوانان الآن نوعی عناد دارند؛ چون عناد و زور دیدهاند. بنابراین باید با آرامش رفتار کنیم. وقتی با یک زن برخورد تند میشود، کسانی که خاکستری هستند هم میگویند ای وای ناموس مردم را گرفتند.
شما روی تأثیر فضای مجازی، خانواده و دوستان در بروز پدیدههای اجتماعی تأکید داشتید. با توجه به اینکه وضعیت فعلی با تورمهای بالای 40 درصد در کشور همزمان شده است، به نظر شما این وضعیت اقتصادی کشور و به تبع آن خانوادهها، آیا تأثیری در مسائل اجتماعی دارد؟
کاملا؛ اقتصاد زیربنا است. وقتی شما میگویید 35 میلیون آدم زیر خط فقر هستند، چه توقعی دارید؟ با حقوق 10، 12 یا 15 میلیون میشود زندگی کرد؟ چرا به این تورم جهنده نمیرسید؟
فرهنگ و ارزشهای فرهنگی به طور غیرمستقیم ترویج پیدا میکند
یعنی اگر مسئولین بتوانند وضعیت اقتصادی را سر و سامان بدهند، در حل آسیبهای اجتماعی هم مؤثر است؟
یکی از عوامل است؛ و همه آن نیست. مثلا طلاق در طبقه متوسط بیشتر است و در طبقه بالا به دلیل امکانات رفاهی و طبقه پایین به دلیل ارزشها و هنجارهای سنتی طلاق کمتر از طبقه متوسط است. من از سال 56 تا حالا روی طلاق کار میکنم و دهها بار چاپ شده و حتی سازمان برنامه همان سال برای کارمندان چاپ کرده است. وقتی بیکاری و فقر هست و ازدواجهای نادرست صورت میگیرد، اقتصاد یکی از دلایل اصلی است ولی همه چیز نیست. فرهنگ و ارزشهای فرهنگی به طور غیرمستقیم از طریق فیلم، کارتون و سریال ترویج پیدا میکند.
نمیتوانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید
فرهنگ در جامعه مؤثر هست، ولی نمیتوانید فرهنگ را با زور و از بالا به پایین تحمیل کنید. چنانچه تاریخ کشورهایی مثل چین و روسیه نشان داده که فرهنگ ساخته انسان است. مثلا چرا باید چندین هزار نفر در ایام عید بر اثر سوانح رانندگی جان خودشان را از دست بدهند؟ چون فرهنگ درست نیست. جامعهشناسان میگویند تکنولوژی جامعه را هدایت میکند. شما امروز در خانه خودتان تحت کنترل اینها هستید و نمیتوانید جلوی آن را بگیرید. ولی باید با بالا بردن ارزشهای فرهنگی و ملی، آن هم نه با زور، از راه غیر مستقیم و با سلوک و رفتار خودمان به تدریج این ارزشها و هنجارهای فرهنگی را در جامعه رایج کنید.
هویت ملی را در نزد جوانان بالا ببریم
ما باید نام بزرگانی مثل ناصرخسرو و دیگر بزرگان هویت ملی را بر خیابانها و ایستگاهها بگذاریم. چنانچه الآن تاجیکستان دارد انجام میدهد، آنها را به صحنه بیاوریم تا جوان ببیند؛ با نصیحت کردن صرف و یا سرنیزه نمیتوانید؛ آب در هاون میکوبید. باید بازگشت به اصالت فرهنگی ایرانی داشته باشیم، هویت ملی را در نزد جوانان بالا ببریم و فقط به ایران فکر کنیم. وگرنه میبازیم؛ و باختهایم. چرا این همه فرار مغزها اتفاق میافتد؟ اگر آدم در وطنش بمیرد بهتر از این است که در کشور خارجی نوکری کند.